سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
صفحه نخست          عناوین مطالب وبلاگ           نقشه سایت                 ATOM
درباره وبلاگ


اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَکَ‏، اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ‏، اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی
نویسندگان
حمایت

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 5
  • بازدید دیروز: 19
  • کل بازدیدها: 337305
پنج شنبه 92 اردیبهشت 12 :: 6:3 عصر ::  نویسنده : بهار

بعد از این سلام سرم را به سجده ای دیگر خواهم سپرد

به این عطر یاس که در تمام نمازم پیچید و دلم را

در به در به کوچه عطار های مکه کشاند

وقتی به سجده رسیدم

صدای تکاپوی قلب دنیا را شنیدم

عاقبت دیدم لحظه ای را که خرسند است تمام روزگار

لحظه ای را که خدا لبخند می زند

و دل مرد خدا در اوج دلواپسی هایش آرام است

ماه دارد شکوفه می زند در آسمان سحر

صدای لالایی نور می آید

صدای گریه های شیرین کودکی که

هم رسالت و هم امامت را مادری خواهد کرد

یکی دارد می آید

آرامِ آرام

با دستان فرشته ها

در نوری از جنس تقدس و طهارت

به دامان زمین

به دست مادری که دیگر درد ها را فراموش کرده

و در این لحظه های باشکوه

هم فرزندش را از دست خدا می گیرد

هم سند حضور در بهشت را به پاس مادریِ این چنین یاسی

یکی آمده

پاره قلب مرد تنهای عرب شود

یکی آمده

جبران کند روزگار یتیمی ها و بی کسی های پدر را

و ببخشد با همه کودکی هایش

لاوصف ترین عشق های مادرانه را به قلب زخمی او

یکی آمده همه چیز را به سامان برساند

اسلام را

امامت را

سعادت را

آمده تا رسالت پدر را تمام کند

و صف نمازگزاران مسلمان را به طول و وسعت تاریخ فراخی دهد

یکی آمده

بیاموزد راه و رسم لبیک گفتن به حق را در جوانی

آمده جهاد کند در یک شب

با دست خالی

با سپری محکم از ایمان راستینش

و چادری که نشسته بر قامتش

و نهایت حجاب را تفسیر می کند

چادری که نمی گذارد نامحرمان ببینند دستان خدا چگونه او را نگهداری می کنند

دستان خدا را که آمده او را به میهمانی آن بالا ببرد

او آمده تا یک شب  

همچون نزول نورانی اش از آسمان

با نور و هیاهو از زمین برود

آمده تا اسطوره ها را بی معنا کند

و بگوید عشق این جاست

اینجا که خدا برای کسی عاشقی می کند

با تو حرف تا قیامت امتداد دارد مادر سادات

تو که نمازم را گرفتی به عطر مقدس حضورت

بعد نمازم هم تا خدا با من باش

در شبی آتش به پا کن با عشقت و بسوزان وجودم را

در رکاب مولایمان

همچنان تو که پیشاهنگ شدی برای دفاع از مولایت
منبع: دل نوشته های من




موضوع مطلب :

پیوندها