پيام
+
از جمله فرمايشات جناب مهـــندس فخــــري
در همايش پيامرسانيهاي اصفهاني!
*مگه هرچي اطلاع نداريد نيست!؟*
*يا هرچي هست شما بايد اطلاع داشته باشين!؟*
يه کمي هم به ما اعتماد داشته باشيد!
دهعععع!(اين آخري رو ايشون نفرمودن!شايدم توي دلشون فرمودن!

هما بانو
96/8/12
«سيدمرتضي»
:)
*علي يزداني*
ولي خيلي فراموشيشون بالا بود:دي/ولي حرفشون کاملا درست
* هاتف *
؟!
من و عيال:دي
بابا فخري فرمودن؟؟؟:))
ميراب عطش
مديره ديگه .. اينجاس که بايد شما هم يکصدا فرياد ميزدين .. مدير مديره .. خيلي مديره .. و کلنگ افتتاح پروژه پارسي بلاگ شعبه اصفهان را ميدادين به ايشون ..دي
محمديزداني**دهاتي
من ميخواستم اون موقع بگم اقاي فخري راحت بگو به شما چه...:))
*علي يزداني*
دقيقا 6 تا يزداني اونجا بود:دي
من و عيال:دي
6 تا يزداني و 8 تا زازروني.يعني ترکونديما:ذي
محمديزداني**دهاتي
اصا مجلس رو ما ميگردونديم...:)))...
ميراب عطش
پس معلوم ميشه اين اعتياد بد جوري رخنه کرده .. دي
* هاتف *
بله جناب من وعيال!فک کنم همون موقعي بود که صداي گوشي بعضيها نظم جلسه رو...!//جناب دهاتي پس شما هم حواستون جمع بوده!
* هاتف *
جناب بهترينها:اعتياد چي؟
خانه ي خانواده
سلام عليكم ، و شايدم در دلشان ادامه داشته باشد : ويا همش همينست كه ما اطلاع داريم !؟
محمديزداني**دهاتي
درسته خيلي ميخنديدم اما خب حواسمون بود خانم هاتف...:)))...
* هاتف *
!
*اخراجي*
شما حواستون بود !!! اين الان جک بود ديگه ؟ :دي
* هاتف *
نه ،چرا جک؟! جدي بود.جناب مهندس خودشون فرمودن...بچه ها پس شما حواستون کجا بوده؟! نکنه توي پذيرائي!!!!
*اخراجي*
خانم هاتف روي حرفم با جناب محمديزداني**دهاتي بود که همش در حال خنديدن با اون جناب يزداني بودند :دي
محمديزداني**دهاتي
:دييييييي
*اخراجي*
خوبه که خودتونم قبول داريد :دي
محمديزداني**دهاتي
حرف حق رو بايد پذيرفت...:))
سيدمحمدرضا فخري
دهعععع! :)
پارسي نامه
:)
هما بانو
ياد آقاي يزداني هم بخير.. خدا بيامرزدشون:(