پيام
+
پس کي؟...
ميرسد آن افتاب پنهاني!؟:'(

* هاتف *
92/9/5
*«طلوع»*
ز سمت مشرق جغرافياي عرفاني؟ مصرع دومش اين بود؟! :)
* هاتف *
فکرنميکنم!: )/البته جالب بود بانو....@};-
غزل صداقت
اون شعره اينه طلوع: طلوع ميکند آن آفتاب پنهاني/
زسمت مشرق جغرافياي عرفاني/
دوباره پلک دلم ميپرد، نشانهي چيست/
شنيدهام که ميآيد کسي به مهماني/
تويي بهانه ي آن ابرها که ميگريند/
بيا که صاف شود، اين هواي باراني/
کنار نام تو لنگر گرفت کشتي عشق/
بيا که ياد تو آرامشي است طوفاني...قصير امين پور :)
*«طلوع»*
آره غزل :) تشكر @};- ممنون هاتف بانو@};-
غزل صداقت
خواهش ميکنم
* هاتف *
@};-