کسی مسیر خدا را به من نشان بدهد
دل سیاه مرا دست آسمان بدهد
درون پیله سر درگمی اسیرم ، آه
کسی برای پریدن به من توان بدهد
به دشت خیره شدم تا مگرکه قاصدکی
نشانه ای به من از یارمهربان بدهد
وکاش رنگ غزلهای نا سروده من
بهار شعر مرا شور ناگهان بدهد
هزار بیت به وصفش قصیده میخوانم
اگرکه بغض گلوگیرمن امان بدهد
من از حکایت آشفتگی پرم اما
کجاست او که مرا جرات بیان بدهد ؟
همیشه منتظرم تا عزیز خوش خبری
خبر ز آمدن او دوان دوان بدهد
چه سردمرده ام اینجا،کجاست دستی که
به بند بند وجودم دوباره جان بدهد ؟
******
شاعر:ناشناس
موضوع مطلب :