ای امیرعرفه بی تو صفا نیست که نیست
بی تو دراین عرفه عشق ووفا نیست که نیست
ای امیرعرفه!یوسف زهرا مهدی(عج)
حاجتی غیرظهورت به خدا نیست که نیست..
وامروز نیز...
مولایم!فریاد زدم العجل مولا...
خدا که شنید،نمیدانم !تومیدانی چرا فریادم بازبی پاسخ ماندمولای من!
مهدی جان خودت دعا کن...!دعا میکنی اقا!.....
ازاینجا که منم
تا آنجا که توئی..
فاصله ازکجا تا کجاست!!
اینجا منم نشسته به انتظارت
چشمبراهت!
تا بیائی
وآنسو تو غریبانه ایستاده به انتظارمن!تو ایستاده ومن نشسته!مهربان مولایم!
شرمنده ام!ازاینکه همتم ازمورهم کمتراست سلیمان من!
سایه ات را حس کرده ام!
تو تا اینجا که منم بارها آمده ای...
ومن تا آنجا که توئی ..فقط نگاهم آمده است!
پای همتم لنگ است!
دوروبرم ازدحام جمعیتی منتظر...
سیاه لشکرمهربانی که اگربه کلام مشتاقان انتظاربود تو باید تاکنون صدباره آمده باشی!
کاش ازتو گفتن برایم عادت نشود!میخواهم همیشه ازعمق جان ودل بخوانمت!
میخوانمت برای اینکه بخوانی مرا!
یادت میکنم برای اینکه یادم نمائی هرجا!
پیش خدا!
جمعه هاندبه میکنم برای اینکه هنگام ندبه هایت یادم کنی!
آقای من مهدی!
ازتو میگویم نه برای دردهایم!نه برای مشکلاتم!
نه!
به خدا میخوانمت برای اینکه میخواهمت!...:((((((
جــــمعه بوی یـــاس زهــــرا میدهد
بـــــوی نیــــکوی مسیـــــحا میدهد
جــــمعه معــــــــراج دل ما میــشود
غنـــــــــچه امــــــیدها وا مـــــیشود
همراهان بزرگوارامیدوصل سلام،،طاعات وعبادات شما قبول درگاه حق،تاچشم به هم زدیم ماه خوب خدا هم گذشت!!!انگارهمین دیروزبود برااومدنش خودمون رو آماده میکردیم...،ازهمین حالا دلمون گرفته،چطوروداع کنیم بالحظه های قشنگ این ماه،:(((کاش هیچوقت ترکمون نمیکرد!!!اماگریزی نیست،کاش نامه اعمالمون به امضای آقا رسیده باشه،کاش این سال سال ظهورش باشه،کاش اسممون توی لیست یارانش باشه،!کاش.....!
تو همچو بوی محبت زپشت پنجره ها
درون ذهن شقایق خطور خواهی کرد
نگاه شوق وامیدم به آن دم صبحی است
که خاک را به قدومت چو طور خواهی کرد
تمام روز و شبم مثل همدگر شده اند
توکی زکوچه هستی عبور خواهی کرد؟
السلام ای ماه مهمانی خدا ماه خوب و آسمانی خدا
السلام ای روزه داران بی قرین السلام ای دلبر صحرا نشین
یک شبی افطار مهمانم نما تو خودت قاری قرآنم نما
حلول ماه ضیافت الهی برهمه مسلمانان جهان مبارکباد*
خدایابه برکت این ماه عزیزظهورمهدی موعود نزدیک بگردان
آمین
واما،من وتومدعیان انتظار...!اندکی تامل!
فرض کن حضرت مهدی.عج به تو ظاهر گردد"
ظاهرت هست چنانی که خجالت نکشی؟
باطنت هست پسندیده ی صاحب نظری؟
خانه ات لایق او هست که مهمان گردد؟
لقمه ات درخور او هست که نزدش ببری؟
پول بی شبهه و سالم زهمه داراییت ...
داری آنقدر که یک هدیه برایش بخری؟
حاضری گوشی همراه تو را چک بکند؟
باچنین شرط که در حافظه دستی نبری !
واقفی بر عمل خویش تو بیش از دگران...
می توان گفت تورا شیعه ی اثنا عشری؟؟؟
!شاعر:؟
جمعه و او نیامد!همکلاسی ام از گوشه عینکش نگاهش را قل می دهد روی دفترم. نگاهش را می اندازم روی دفتر خودش. دفترم را مثل بچه های کوچکی که می خواهند کسی از رویشان تقلب نکند تا می کنم. وقتی می خواهم تاریخ بالای صفحه را بنویسم؛ گوشه اش طوری که فقط خودم ببینم می نویسم:جمعه واونیامد!
همکلاسی ام چشم غره می رود و نگاهش را از روی دفترش برمی دارد و می گذارد روی تخته کلاس. معلم همکلاسی کنار دستم را صدا می زند و او می رود.گوشه تاریخ دفترش طوری که فقط خودش ببیند می نویسم: جمعه و او نیامد! برمی گردم و پشت سرم را نگاه می کنم. هیچ کدام از بچه هایی که پشت سرم نشسته اند حواسشان به من نیست.روی دفتر هر دویشان بزرگ می نویسم: جمعه. هر دویشان بر سرم فریاد می زنند. معلم به سمت میز من می آید. نگاهش را به نگاهم گره می زند. یک گره کور. که من هرچه تلاش می کنم؛ نمی توانم بازش کنم. می گوید: خودکار نو خریدی؟ روی دفتر خودت امتحانش کن.
کلاس غرق خنده می شود. قسمتی از گره کور نگاه را باز کرده ام. اما نمی دانم چرا گوشه سمت چپش باز نمی شود.معلم می گوید: بفرمایید بیرون. حس می کنم دنیا بر سرم خراب شده است. گره کور باز می شود. از جایم بلند می شوم. راهروی میان نیمکتها را طی می کنم. نزدیک تخته می رسم ... گچ را برمی دارم. و روی تمام فرمولهای شیمی و مسئله های فیزیک و اتحادهای ریاضی و تاریخهای ادبیات و اشعار کی و کی و کی بزرگ می نویسم: امروز جمعه است. کسی منتظر نیست؟
برمی گردم و پشت سرم را نظری می اندازم. انگار خواب می بینم. کلاس غرق در اشک شده است. و جمله خودم صدها بار جلوی چشمانم می رود و می آید: امروز جمعه است ... کسی منتظر نیست؟ معلم به سمت تخته می آید.همه اعداد و فرمولها و جملات را پاک می کند و با خط درشت می نویسد: درس امروز؛ درس انتظار! و بچه ها کنار تاریخ بالای صفحه شان طوری که فقط خودشان ببینند می نویسند: جمعه و او نیامد!اما معلم گوشه تخته کنار تاریخ طوری که همه بچه های کلاس ببینند می نویسد: تا جمعه دگر انتظارها باقی است!
برگرفته ازوبلاگ(آفتاب پنهان،نیکوکلینی)
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید...
اللهم ارنی الطلعه الرشیده...
ای دل بشارت میدهم خوش روزگاری میرسد
یادردوغم طی میشود یاشهریاری میرسد
ای منتظرغمگین مشو قدری تحمل بیشتر......گردی به پاشددرافق،گویاسواری میرسد
آنقدرجان سوخته ترازمن داری وانقدرمشتاق ترازمن چشمبراه تو بوده وهستندکه شرم میکنم خودرادرشما منتظرانت بنامم!بیش ازهزارسال است ه جگردوستان وعاشقان توغریبانه آب شده وبیش ازهزارسال است که سینه های داغدارباهمان شراره هاوشعله ها به خاک رفته اند،اماخاموش نشده اند...وهنوزآه جگردلسوختگان توشنیدنی ترین داستانهاوگفتن ازغم عشق تو،جذابترین سخنهاست...
مولای من!امروزبه جشن میلاد تو دل راچراغان کرده ایم وسینه را لبالب شوق،نامت هستی دهنده گلها وشعرویادت یگانه واژه ی امید...
مولا مارا جاودانه مفتخربه دوست داشتنت فرما!
*میلادت مبارک*
شکرلله،امسال هم بازتوفیق خدمت به معتکفین وحضوردراعتکاف،به بهانه یافتن تو...
امامولایم بازهم ...(ناگفته های دلم،خودت میدانی)...
جای گریه داردوقتی هنوزهم نگاه غریبانه ات...
آه!...
همه جابروم به بهانه تو
که مگربرسم درخانه تو
همه جادنبال تومیگردم
که توئی درمان همه دردم......
آرزودارم کاش،توبیائی آقا،
چندروزدیگر،روزپدراست،وتوبابای همه !خلق بیدارجهان همگی منتظرت،همگی چشمبراه،کی توبرمیگردی....
ای سفر کرده ی موعود بیا / که دلم در پی تو دربه در است
جان ناقابل این چشم به راه / برگ سبزی به تو، روز پدر است
صهیونیستها یک بازی کامپیوتری به نام "جهنم خلیج فارس" طرح کردند که به بازی کامپیوتری "یا مهدی" شهرت یافته است. برای طراحی این بازی از دقیق ترین نکات روانشناسی و کامپیوتری استفاده شده است. این بازی کامپیوتری بر این اساس است:
«فردی که با این بازی کامپیوتری بازی می کند هدایت یک سرباز آمریکایی را به عهده دارد. سرباز مسلح آمریکایی از پله های یک تاسیسات نفتی در خلیج فارس به بالا هدایت می شود و ناگهان افراد شیعه ای به او نزدیک می شوند و با صدای بلند و خشنی می گویند: "یا مهدی " ، "الله اکبر" یا "لا اله الا الله" و به سرباز آمریکایی حمله می کنند.
این سرباز آمریکایی به محض شنیدن یکی از این سه کلمه به فرد گوینده شلیک می کند و آن شیعه را می کشد و به ازای کشتن هر شیعه، امتیاز می گیرد.»
هر فردی که چند مرتبه با این بازی کامپیوتری کار کند نسبت به سه کلمه "یا مهدی" و "الله اکبر" و "لا اله الا الله" حساس می شود و هرموقع و هر جا این سه کلمه را بشنود حالت تهاجمی به خود می گیرد، چون در این بازی به محض شنیدن یکی از این سه کلمه از فرد شیعه، به او شلیک کرده و این به عنوان یک عادت برای او درمی آید.
در واقع صهیونیستها برای روز موعود برنامه ریزی می کنند که در صورت قیام حضرت مهدی (عج) مردم به طور طبیعی آمادگی مقابله و جنگ با حضرت را داشته باشند...
منبع: ( نشریه" رایحه ظهور")
واینک:
بیا شمارش کنیم کارهائی که ما برای مهدی زهرا(عج)کرده ایم...
به به!آفرین !خیلی کارکرده ایم!کدامش خالصانه بوده و...!...
هر شب که انتظار فرج می برم به روز
شرمنده ام که بی تو نفس می کشم هنوز
*سلام علی آل یاسین*
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میگوید:«هر عملی که انسان انجام میدهد، از خیر یا شر، خدا و رسولش و مؤمنان، حقیقت عمل خیر یا عمل شر را مشاهده میکند»، (المیزان، جلد9، ص398)....اعمال انسانی، از خیر و شر، به رسول خدا و ائمه(ع) عرضه میشود. ابوبصیر از امام صادق(ع) نقل میکند: « در هر بامداد کردار بندگان نیکوکار و فاسق بر رسول خدا(ص) عرضه میشود. پس بر حذر باشید از کردار ناشایست. همین است معنای قول خدای تعالی « قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ ...» و ساکت شد.(اصول کافی،) بنابراین، پیامبر و امامان(ع) از حقیقت اعمال بندگان، با خبر هستند و اعمال آنان را مشاهده میکنند.
پیامبر و ائمه(ع) مظهر اسماء و صفات الهی هستند و همانگونه که خداوند، ناظر بر اعمال مردم است، پیامبر(ص) و ائمه(ع) نیز چشم خدا در میان خلق هستند و اعمال آنان را میبینند.
ضمن آن که نظارت پیامبر و امام بر اعمال مردم، همانند نظارت خداوند، آثار سازندهی فراوانی دارد؛ زیرا آنان هادیان امت از طرف خدایند، و فیض الهی از طریق آن بزرگواران به بندگان میرسد
وحال این مائیم وشرمساریمان نزد مولایمان امام زمان(عج)که نامه عملمان برایشان عرضه میشود وغافلیم از...!
حالیا! دست کریم تو برای دل ما
سرپناهی است در این بیسر و سامانیها
وقت آن شد که به گل، حکم شکفتن بدهی
ای سرانگشت تو آغاز گلافشانیها